دلم شكست شكسته تراز شيشه هاي اين شهر
ادامه رو اگه دوست دارين بخونين
امروزم گذشت
فردا هم میگذرد
تا کی من باید در پس این همه پرتو
باز ناشکر باشم
تا کی باید حسرت ان روزها در دل نهان کنم
ان روزهایی که گذشتن
ان روزهایی که داشتم ولی ...
و ان روز هایی ک نا جوان مردان
کشتن این دل خسته را
تا کی؟
این دل خسته خسته و فرسوده شد
رویایم کابوس شد
خواسته نا خواسته نابود شد
منبع:یه دل نابود شده
نکته این شعرهاعاری از هر گونه قافیه و وزن خاصی است
فقط از احساساتم سرچشمه گرفته شده
نکته:این شعری که گفتم به شعر نیما شباهت بیشتری دارد
ولی نیما سر شار از احساسه
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافروز که از سرو کنی آزادم
----------------------------------------------------------------------
حافظا چه گویم ازین دل تنگ
زیباست این جمله که گویی (می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر)
حافظا زنده ام با اشعارت
که هر چه گویی حرف دل تنگم است
حافظا کمک کن
که طاقتم طاق شده
این دل تنگ چند وقتیست اوار شده
حافظا کمک کن
دردو دلم با حافظ
تو درد عشق ندانی، بخواب آسوده
ز ریشه کندن این دل تبر نمیخواهد
به یک اشاره میافتد درخت فرسوده
یــکی درد و یــکی درمان پســـندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پســندم آنچه را جانان پسـندد بابا طاهر
اری عزیز یکی درد یکی درمان پسندد..........
یکی وصلو یکی هجران..............................
من همچون شما پسندم انچه جانان پسندد..
ولی کجاست جانان...................................
کجاست ان همه عشو و ناز جانان................
کجاست ................................................
دل گرفته ی محمد